روز‌های سیاه و سفید سید‌اسماعیل آموزگار 
طرق، روزگاری مرکز تولید آرد مشهد بود 
داستان‌های قرآنی، کودک محله امام‌رضا(ع) را حافظ کرد
زهرا از موقعی که به دنیا آمد، قصه شب‌هایش داستان‌های قرآنی بود. او حالا حافظ دو جزء یک و سی قرآن کریم است.
زهرا از موقعی که به دنیا آمد، قصه شب‌هایش داستان‌های قرآنی بود. او داستان‌های یوسف پیامبر، حضرت ابراهیم، یونس در شکم ماهی و... را بسیار دوست داشت؛ بنابراین هر موقع پدرش را در‌حال تلاوت آیات قرآن می‌دید، با شوق و رغبت در‌کنار او می‌نشست تا هم یک داستان جدید بشنود و هم یاد بگیرد مانند پدر قرآن بخواند و حفظ کند. او حالا حافظ دو جزء یک و سی قرآن کریم است.
زهراسادات حسینی زیدی ده‌ساله، ساکن محله امام رضا (ع) و دانش‌آموز دبستان رهروان شهید برونسی، امسال توانسته است مقام اول مسابقات حفظ جزء سی آموزش‌و‌پرورش ناحیه۲ را کسب کند.
- از چند‌سالگی تلاوت و حفظ قرآن را شروع کردی؟
مدرسه نمی‌رفتم که با کمک پدر و مادرم، سوره‌های کوچک را حفظ کردم. پدرم حافظ کل قرآن است و از هشت‌سالگی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم، شروع به حفظ جزء سی‌ام کردم.
- چرا حفظ قرآن را انتخاب کردی؟
قصه‌های قرآنی خیلی برایم شیرین و جذاب بود. اول دوست داشتم بتوانم خودم هم قرآن بخوانم ولی وقتی دیدم پدرم قرآن را از حفظ بلد است، من هم سوره حمد و توحید را حفظ کردم و پدر و مادرم تشویقم کردند. آن موقع بود که با کمک آنها شروع به حفظ سوره‌های بیشتر کردم.
- تشویق پدر و مادرت چگونه بود؟
اول برای حفظ هر سوره برایم جایزه‌ای می‌خریدند. مانند کتاب داستان، اسباب بازی، گل سر، گاهی هم جایزه‌ام یک تفریح بود مثل رفتن به پارک، شهربازی و... ولی بعداز حفظ جزء سی آن‌قدر خوشحال بودم و می‌خواستم حفظ جزء دیگری را شروع کنم که جایزه‌گرفتن برایم مهم نبود.
- خواندن قرآن چه درس‌هایی به تو یاد داد؟
یاد گرفتم مراقب رفتارم باشم و به پدر و مادرم احترام بگذارم. چون داستان‌های پیامبران را شنیده بودم، با خواندن قرآن فهمیدم که خدا چقدر بنده‌هایش را دوست دارد و از آنها مراقبت می‌کند.
- چه علاقه‌های دیگری داری؟
دکلمه‌خوانی و خوش‌نویسی را دوست دارم. به‌همین‌دلیل در کلاس‌های دکلمه‌خوانی حرم امام‌رضا (ع) شرکت می‌کنم. دست‌خطم خوب است و امسال در مسابقه خوش‌نویسی بین مدارس شرکت کردم و شایسته تقدیر شدم.
- دوست داری در آینده چکاره شوی؟
معلمی را خیلی دوست دارم و، چون اطرافیانم می‌گویند دختر خوش‌صحبتی هستم، به مجریگری هم علاقه دارم.
- اوقات فراغتت چگونه می‌گذرد؟
بیشتر وقت‌ها با برادر کوچک‌ترم بازی می‌کنم یا برایش قرآن می‌خوانم. عاشق شنیدن داستان و خواندن کتاب هستم. آن موقع که برای حفظ سوره‌ها برایم جایزه می‌خریدند، به پدر و مادرم می‌گفتم برایم کتاب بخرند.
* این گزارش سه‌شنبه ۲۳ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۷ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.
لینک کوتاه
روایات مشابه
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
